چرا برخی از دانشجویان خارجی در کشور مقصد، مانند ساکنان آن کشور رفتار میکنند و حتی در غذا خوردنشان نیز تقلید میکنند و برخی دیگر بدون هیچ تغییری در رفتار مانند فرهنگ کشور خود عمل مینمایند؟
برای پاسخگویی به این سوال میتوان گفت، فرهنگ و زبان تأثیرات غیر قابل انکار دارد و محققان بسیاری این ارتباط متقابل را تأیید کردهاند، مانند کرامش (1400) و براون (2007)، همچنین بنابر نظریات متعدد مانند شومان (1990) و بری (2001)، افراد حین یادگیری زبان دوم، با پدیدههای فرهنگپذیری و فرهنگزدایی مواجه میشوند و پیرو آن، یا فرهنگ زبان مقصد را میپذیرند (فرهنگپذیری) و یا از پذیرش آن سر باز زده و مطابق فرهنگ خود رفتار می-کنند (فرهنگزدایی).
در این فرهنگپذیری و یا وابستگی به فرهنگ خودی، عوامل متعدد دیگری مانند تقلید لهجۀ زبانآموزان (به معنای بهکارگیری علائم و ویژگیهای آوایی زبان مبدأ زبانآموزان توسط خودشان)، هوش فرهنگی و نحوۀ تدریس مدرسان نیز اثرگذار است، به عنوان مثال طبق نتایج حاصل شده از پژوهش پیشقدم و کامیابی گل (2009)، ارتباط میان وابستگی به فرهنگ خودی و تقلید لهجۀ زبانآموزان ایرانی آشکار شد.
از آن جهت که فرهنگ زبان مبدأ و همینطور علائم آوایی آن زبان، در یادگیری زبانآموزان مؤثر واقع شده و به نوعی به زبان دوم انتقال مییابند، در این پژوهش نیز سعی بر این است، ارتباط دو متغیر وابستگی به فرهنگ خودی (بومی) و تقلید لهجه فارسیآموزان بررسی و راهکارهایی در امر آموزش ارائه شود و به منظور این هدف، ابتدا پرسشنامۀ وابستگی به فرهنگ خودی (پیش-قدم و کامیابی گل، 2009) در میان 42 نفر از فارسیآموزان با ملیتهای متفاوت (عراقی، لبنانی، سوری، پاکستانی، هندی، نیجریایی) در دو سطح پیشرفته و میانه (21 نفر از هر گروه) که از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شده بودند، ارائه شد و سپس برای بررسی میزان تقلید لهجه، آنها به روخوانی متن منتخب گروه خود پرداختند و صدایشان ضبط شد؛ پس از آن، با استفاده از نظریۀ تحلیل مقابلهای به بررسی صداهای ضبط شده پرداختیم و در نهایت ارتباط وابستگی به فرهنگ خودی و متغیر تقلید لهجۀ فارسیآموزان، توسط نرمافزار spss نسخۀ 27 بررسی و عدم ارتباط این دو متغیر در دو سطح پیشرفته و میانه مشخص شد، همچنین در میزان تقلید لهجه در دو سطح میانه و پیشرفته تفاوت معناداری محسوس بود، در صورتی که نتایج میزان وابستگی به فرهنگ خودی در دو سطح تفاوتی را نشان نمیداد.
معرفی پژوهشگر
خانم غزاله سادات شریعتی فرد نخبه برتر دانشگاه فردوسی مشهد ایشان دانشآموختۀ رشتۀ زبان و ادبیات فارسی (گرایش آموزش زبان فارسی) دانشگاه فردوسی مشهد، در مقطع کارشناسی ارشد و همچنین فارغ التحصیل رشتۀ زبان و ادبیات فارسی در مقطع کارشناسی دانشگاه تهران هستند.
ایشان در مقطع کارشناسی ارشد، از نظر رتبهبندی علمی و آموزشی موفق به کسب رتبۀ سوم ورودی سال 1399 شدند.
از پایاننامۀ ایشان دو مقاله علمی-پژوهشی در مجلۀ پازفا و نخستین همایش بینالمللی تعالی تعاملات خانواده و مدرسه به چاپ رسیده است.
دارای گواهی سمپوزیوم روانشناسی بیماریهای اتوایمیون از دانشگاه علوم پزشکی شاهرود میباشند.