بیست و هفتم شهریورماه، روزی که در تقویم ایران به نام «روز شعر و ادب پارسی» نام گذاری شده، یادآور یکی از بزرگترین شاعران معاصر ایران، استاد محمدحسین بهجت تبریزی، متخلص به شهریار، است. این روز، مصادف با درگذشت او در سال ۱۳۶۷ است و این انتخاب، ادای احترامی به این شاعر بزرگ است. به همین مناسبت و همزمان با سی و هفتمین سالروز درگذشتش، با فرزند وی، سید هادی بهجت تبریزی، گفتو گویی انجام شده است که گزارش آن را در ادامه می خوانید.
شهریار در خانه: پدری مهربان، شاعری فروتن
هادی بهجت تبریزی، تکپسر استاد شهریار از پدری سخن میگوید که در خانه، مانند همه پدرها بود. او میگوید: «من وقتی از درون خودم به پدرم نگاه میکنم همهچیز عادی است و او پدر است مثل همه پدرهای دیگر.» این جمله، تصویری صمیمی و انسانی از شهریار ترسیم میکند؛ پدری که وظایفش را با تمام وجود انجام داد و برای فرزندانش، هادی، شهرزاد و مریم، سنگ تمام گذاشت.
هادی با افتخار میافزاید: «من از پدر و مادرم خیلی راضی هستم و هر دو بیشتر از وظیفهشان برای من زحمت کشیدهاند.» این کلام، گواهی بر تعهد و محبت شهریار در نقش پدری است که فراتر از شهرت ادبیاش، در خانوادهاش حضوری گرم و مسئولانه داشت. اما شهریار تنها یک پدر نبود؛ او از نگاه بیرونی، شاعری بود که مردم برایش احترامی بیمانند قائل بودند. هادی میگوید: «پررنگترین موضوع درباره پدرم، مربوط به احترام فوقالعادهای است که مردم برای پدرم قائل هستند. حتی خود پدرم از احترام زیادی که مردم برایش قائل بودند، تعجب میکرد.» این شگفتی شهریار از محبت مردم، نشاندهنده فروتنی اوست؛ شاعری که با وجود جایگاه والایش، خود را در برابر عشق و احترام مردم کوچک میدید.
جهان شاعرانه شهریار: عالمی در درون
هادی از روحیه شاعرانه پدرش میگوید: «شاعر عالم خودش را دارد و با دنیا کاری ندارد.» این جمله، جوهره وجود شهریار را به تصویر میکشد؛ شاعری که در دنیای درونش غرق بود و شعرهایش را نه برای نمایش، بلکه برای بیان عمیقترین احساساتش میسرود. هادی با حسرتی شیرین یادآوری میکند: «پدر شعر که میگفت، به کسی نشان نمیداد، برای من هم شعر گفته است اما من بعداً دیدم. ما معمولاً بعداً میفهمیدیم که او شعری برای ما گفته است.»
این انزوای شاعرانه، شهریار را به شاعری تبدیل کرد که شعر برایش نه ابزار شهرت، بلکه آینه روحش بود. شعرهای شهریار، بهویژه منظومه «حیدربابایه سلام»، از گرانبهاترین گنجینههای ادبیات ایران است. این اثر که به زبان ترکی آذربایجانی سروده شده، نهتنها نوستالژی زادگاه شاعر را زنده میکند، بلکه پلی است بین فرهنگ پارسی و ترکی. هادی، که اشعار پدرش را «عزیزترین یادگار» او میداند، میگوید: «همیشه شعرهایش را میخوانم.» او حتی در سالهای پایانی عمر شهریار، در اتاق پدر مینشست و شعرهای او و دیگر شاعران را برایش میخواند. هادی یادآوری میکند: «بعضیها را هم نمیپسندید. گاهی هم شعرهای خودش را برای خودش میخواندم.» این لحظات صمیمی، پیوند عمیق هادی با شعر و میراث پدرش را نشان میدهد.
لحظات زندگی: خاطرات بهیادماندنی با شهریار
هادی از دو خاطره فراموشنشدنی با پدرش سخن میگوید: «بهترین خاطرهای که از پدرم دارم، خاطره سفر به شیراز در سال ۱۳۴۶ و خاطره سفر به ارومیه در سال ۱۳۴۹ بود.» این سفرها، که در ذهن هادی نقش بستهاند، نشاندهنده بُعد انسانی شهریار هستند؛ شاعری که در کنار خلق شاهکارهای ادبی، از لحظات ساده زندگی نیز لذت میبرد. هادی میافزاید: «بهترین حالاتی که شهریار داشت زمانی بود که با دوستانش سپری میکرد. وقتی دوستانش به دیدنش میآمدند یا شهریار از چیزی خوشش میآمد از همیشه شکفتهتر بود.»
زندگی خانوادگی: عشق و تفاوتها
هادی از زندگی خانوادگی پدر و مادرش نیز سخن میگوید: «پدر و مادرم باهم فامیل بودند و بالاخره با هم سر کردند. در زندگی با هم فراز و نشیب داشتند و اختلاف سنی خیلی زیادی در حدود ۲۴ سال داشتند. اما تضاد اصلی این نبود و هیچوقت مسئله اختلاف سنی بینشان مطرح نبود.» این روایت، از زندگی مشترک شهریار و همسرش حکایت دارد که با وجود تفاوتهای سنی، با عشق و تفاهم پیش رفت.
هادی میافزاید: «پدرم برای شب ازدواجش با مادرم هم شعر گفته است.» این شعر، گواهی است بر روح عاشقانه شهریار که حتی در زندگی شخصیاش نیز با شعر سخن میگفت.
خانواده شهریار: نامها و داستانها
هادی، تکپسر شهریار، دو خواهر بزرگتر به نامهای شهرزاد و مریم دارد. او میگوید: «نام شهرزاد را از نام دوستش رضا کمال که به شهرزاد معروف است گرفته است.» این نکته، لایهای عمیقتر از تأثیر روابط انسانی بر زندگی شهریار را نشان میدهد. هادی همچنین از دخترش، نکیسا، سخن میگوید: «دخترم نکیسا متولد سال ۱۳۷۰ است و لیسانس حقوق دارد. من به موسیقی خیلی علاقه داشتم. فامیل ما بهجت تبریزی فارسی است و نامی که به شهرت ما از جهت آهنگ هم بخورد، نکیسا بود.»
انتخاب این نام، که ریشهای موسیقایی دارد، نشاندهنده پیوند عمیق خانواده با هنر و فرهنگ است. هادی از خواهرانش نیز یاد میکند: «خواهران من در دهه ۶۰ دو سه سالی کار دولتی داشتند. یکیشان چون گیاهپزشکی خوانده بود در اداره کشاورزی کار میکرد و دیگری در یک کتابخانه کار میکرد، ولی هیچکدام شغلشان را ادامه ندادند و در حال حاضر هر دو خانهدار هستند.»
شهریار در قاب رسانه: سریال شهریار
هادی درباره سریال «شهریار» که به زندگی پدرش پرداخته، میگوید: «سریال شهریار تا حدود هفتاد-هشتاد درصد بر اساس برداشتی از زندگینامه بود و کامل نبود، اما سریال روی هم رفته نقش مثبتی داشت.» این دیدگاه نشاندهنده اهمیت رسانهها در معرفی شهریار به نسلهای جدید است، هرچند که هادی معتقد است این سریال نتوانسته تمام ابعاد زندگی پدرش را به تصویر بکشد. با این حال، تأثیر مثبت آن در زنده نگهداشتن نام و آثار شهریار غیرقابلانکار است.
۲۷ شهریور: روز شعر و ادب پارسی
۲۷ شهریور، روز درگذشت شهریار، بهعنوان روز شعر و ادب پارسی در تقویم ایران ثبت شده است. این روز، فرصتی است برای گرامیداشت همه شاعرانی که ادبیات پارسی را به گنجینهای بیمانند در جهان تبدیل کردهاند. شهریار با اشعاری چون «حیدربابایه سلام»، «علی ای همای رحمت» و غزلیات عاشقانهاش، پلی بین فرهنگها و قلبها ایجاد کرد. او با زبانی ساده اما عمیق، توانست احساسات انسانی را به زیبایی بیان کند و در دل مردم جاودانه شود.
این روز همچنین یادآور نقش شعر در حفظ هویت فرهنگی ایران است. شهریار، با تسلط بر هر دو زبان پارسی و ترکی، نشان داد که شعر میتواند فراتر از مرزهای زبانی، احساسات مشترک انسانی را منتقل کند. آثار او، از عاشقانههای سوزناک گرفته تا اشعار اجتماعی و عارفانه، همچنان الهامبخش نسلهای جدید است.
مرضیه نگهبان مروی
منبع: ایبنا