آقای دکتر نادر لطفی صمیمی، مدرس دانشگاه های استان اردبیل با سابقه بیش از ۱۵ سال…چاپ بیش از ۲۰ مقاله علمی در نشریات و همایش های مختلف با موضوعات ادبی، اجتماعی و سیاسی…مولف کتاب های تلمیح در دیوان استاد شهریار و تاثیر قرآن و حدیث در شعر شهریار…
عنوان پایان نامه: تاثیر قرآن در آثار منثور فارسی از اول تا قرن نهم هجری
تاریخ دفاع: ۲۸ بهمن1402
اثرپذیری از آیات قرآن کریم در آثار ادبی زبان فارسی پس از ورود اسلام به ایران و ترویج زبان عربی به تدریج رایج گشت. رفته رفته این امر به عنوان یک هنر و فضل برای شاعران و نویسندگان محسوب شد. در ابتدا فقط جنبة استفادة ظاهری آیات مطرح بود امّا از اواسط قرن پنجم هجری جنبة هنری و تصویری رجوع به قرآن با بهره¬گیری از صنایع تشبیه، استعاره، کنایه، تجسیم، تشخیص، تمثیل و غیره نیز مورد توجّه شاعران و نویسندگان قرار گرفت. این جنبة رجوع به قرآن در آثار داستانی مانند گلستان سعدی، روضة خلد و قصص¬الانبیاء بیشتر به صورت روایتگری و قصّه¬پردازی است. هر چه از سبک مرسل به طرف سبک مصنوع می¬رویم تأثیر ظاهری و تصویری آیات قرآن در آثار منثور فارسی بیشتر می¬شود. از آنجایی که قرآن کریم مزیّن به زیور بلاغت و ظرافت هنرهای بدیعی است؛ بیشتر شاعران و نویسندگان پارسی¬گوی، با استفاده از صنایعی چون تلمیح، اقتباس، حلّ، درج و تضمین و غیره، به متبّرک¬کردن و آراستن آثار خود به حلیت بلاغت قرآنی، روی آورده¬اند. پیشینة استفاده از آیات قرآنی به صورت ظاهری و لفظی در ادب فارسی به قرن سوّم و چهارم هجری باز می¬گردد؛ برای نخستین بار شاعرانی چون رودکی و شهید بلخی و نویسندگانی همانند بلعمی و هجویری، اشعار و آثار خود را به زیور قرآن آراستند و دیگر سخن¬پردازان، دنباله¬رو ایشان گشتند. این پژوهش نشان می¬دهد که کاربرد آیات الهی در نثر مرسل محدودتر و ساده¬تر است. تأثیر قرآن درآثار ادبی، از قرن پنجم به بعد قوّت گرفته، اثرپذیری تصویری و بلاغی نیز در نثر بینابین و مسجّع بدان اضافه شده و در سبک موسوم به مصنوع یا متکلّف به اوج رسیده است. با پیدایش این سبک، عربی¬گرایی و به تبع آن استفاده از آیات الهی به ویژه در نثر فارسی به مراتب فزونی می¬یابد تا جایی که این امر از جمله ویژگی¬های سبکی نثر فارسی در این دوره شناخته می¬شود. پژوهش حاضر به روش تحلیلی ـ توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه-ای و بررسی 3 یا 4 اثر معروف از سبک¬های نثر مرسل، بینابین، مسجّع و مصنوع صورت گرفته و هدف اصلی آن، بررسی میزان و نحوة استفاده از آیات شریفة قرآن در آثار مشهور منثور غیر عرفانی فارسی، از پیدایش تا قرن نهم، از دو جنبة لفظی و بیانی است.
واژه¬های کلیدی: قرآن کریم، صنایع ادبی، نثر فارسی، اثرپذیری ظاهری، اثرپذیری تصویری
-1-نتیجه¬گیری
آثار فاخر ادب پارسی جزء میراث فرهنگی گذشتگان و موجب فخر حاضران محسوب می¬شوند. بررسی اجمالی این آثار نشان می¬دهد که اغلب تعبیرات و عبارات و اشارات و استدلالهای آنان که بیشتر جنبة حکمی و تربیتی دارند، اقتباس یا الهام از کتاب آسمانی ما قرآن کریم است. بررسی سبک¬های نوشتاری زبان فارسی نشان می¬دهد این تأثیرپذیری با ورود اسلام به ایران آغاز شده و بررسی تاریخ ادبیّات ما حاکی از آن است که هرچه زمان گذشته است، نفوذ و گسترش معنوی کلام الهی در فرهنگ و ادبیّات مردم مسلمان ایران بیشتر شده است. همچنین با توجّه به اینکه بیشتر مضامین شعر فارسی پس از ورود اسلام به ایران بیشتر رنگ و بوی دینی، حکمی، اخلاقی و پند و موعظه گرفت بنا براین به کارگیری آیات قرآنی در آثار پارسی رونق بیشتری یافت و ای بسا این امر موجب تأثیرات شگرف و ژرف در ادبیّات تعلیمی زبان فارسی شد. شیوة بهره مندی از آیات قرآنی در طول دوره های مختلف نه تنها به کهنگی نگرایید بلکه رونق و رواج بیشتری هم گرفت به گونه¬ای که در سبک¬های مسجّع و مصنوع جزء ویژگی¬های سبکی آن دوره محسوب می¬شده و حتّی زینت آثار شاعران و نویسندگان به آیات قرآنی از افتخارات و مباهات ایشان شمرده می¬شده است. قرآن کریم به عنوان منبع وحی الهی چنان تأثیری بر نثر فارسی نهاد که سبب تألیف کتاب هایی شد که تاکنون نیز جاودانه مانده و همچنان جایگاه برتر خود را حفظ کرده¬اند. این تأثیر به گونه ای بود که آیات نورانی آن پیوسته ورد زبان گویندگان بود و بر قلم نویسندگان همیشه جاری می¬گشت و در هر مسئله و موضوعی از شرع و دین، زبان، نویسندگی و انشاء گرفته تا خودسازی و تهذیب اخلاق و تدبیر امور و سیاست و مملکت¬داری مرجعیّت یافت؛ شاعران و نویسندگان، شیوه و اسلوب آن را در اشعار و نوشته¬ها و خطابه¬های خود اقتباس می¬کردند و در آثار و مؤلّفات خود به آیات قرآن توسّل و تمثّل می¬جستند و بدین¬گونه قرآن کریم در همه اركان تمدّن و فرهنگ و ادب ایران زمین تأثیرگذار شد. ما در این پژوهش 3 یا 4 اثر شاخص سبک¬های مرسل، بینابین، مسجّع و مصنوع را از نظر اثرپذیری ظاهری و تصویری مورد بررسی قرار دادیم و به این نتیجه رسیدیم که در سبک مرسل اغلب نویسندگان این دوره بیشتر از صنعت روایت¬گری و قصّه¬پردازی در آثار خود بهره برده¬اند و در مراجعه به آیات قرآن کریم نیز از همان سبک و سیاق پیروی کرده¬اند. در سه اثر منتخب سفرنامة ناصرخسرو، جوامع¬الحکایات عوفی و قصص¬الانبیاء نیشابوری این امر به خوبی نمایان است.


