آقای دکتر فضیلت، استاد دانشگاه تهران شعری در خصوص استاد شهریار ارسال سرودهاند. با شگوهیدن و دست مریزاد به جانب ایشان و با آرزوی مانایی و پایایی همیشگی این شعر پیشگش میشود.
شهریار شعر دل
ای شهریار شعر دل بیقرار ما
ای قصهگوی حرف دل پر شرار ما
بگذشت عمر و شعر و غزلهای تو بجاست
آری بجاست حرف دل بیقرار ما
چونان شهاب تیزرو آسمان شب
از متن خاک می گذرد بس قطار ما
تو شهریار جانی و شعر و ترانهات
خوش میرود به جان و دل از شهریار ما
از جان نمیرود سخن شاهوار تو
از دل نمیرود گهر شاهوار ما
ای قصهگوی شعر و غزل های ناب عشق
از شعر گونهگون تو رنگین بهار ما
گل میدهد درخت دل از آب شعر تو
شعر “همای رحمت” تو ، شاهکار ما
خود گوهری است چامه ی” حیدر بابای” تو
این شعر ژرف و قصهی بس خوشگوار ما
خود داستان بودن و رفتن ،حکایتی است
از عشق و زندگی و غم بیشمار ما
آری چراغ روشن عشق است و زندگی
این شعر دلفروز تو در شام تار ما
هم در کران دامن البرز یا سهند
هم در دنا و دامنه کوهسار ما
در دشت و رود و ساحل دریای کاسپین
دریای پارس ، هرمز پر از نگار ما
شعر ترا به زمزمه داریم زیر لب
آیینهایم و شعر تو شوید غبار ما
محمود فضيلت
(م.آیینه)