در تقویم فرهنگی کشورمان ۲۸ مهر، زادروز حکیم قاآنی شیرازی (۱۱۸۷–۱۲۳۳ خورشیدی) از درخشانترین قصیدهسرایان مکتب بازگشت ادبی در دوره قاجار است که در کنار فصاحت و بلاغت کلاسیک، ذوقی سرشار در طنزپردازی و بازیهای زبانی داشت که در برخی از آثارش طنز موقعیت و شخصیتپردازی نمایشی را شاهدیم.
حکیم قاآنی شیرازی، از درخشانترین قصیدهسرایان مکتب بازگشت ادبی در دوره قاجار، شاعری بود که در کنار فصاحت و بلاغت کلاسیک، ذوقی سرشار در طنزپردازی و بازیهای زبانی داشت. او که به «مجتهدالشعراء» شهرت یافته بود، در کنار قصاید فاخر در مدح شاهان، گاه به سرودن قطعاتی طنزآمیز و خلاقانه میپرداخت که از نظر زبانی و نمایشی، در ادبیات فارسی کمنظیرند.
یکی از نمونههای برجسته این ذوق، شعر معروف به «لکنتی» یا «گنگیه» اوست که در آن، گفتوگوی طنزآمیزی میان پیرمردی لال و کودکی الکن را با تقلید دقیق از لکنت زبان، در قالبی موزون و عروضی بازآفرینی کرده است.
گنگیه
پیرکی لال سحرگاه به طفلی الکن
میشنیدم که بدین نوع همی راند سخن
کای ز زلفت صصصبحم شاشاشام تاریک
وی ز چهرت شاشاشامم صصصبح روشن
تتتریاکیم و بی شششهد للبت
صصصبر و تاتاتابم رررفت از تتتن
طفل گفتا مَمَمَن را تُتُو تقلید مکن
گگگم شو ز برم ای کککمتر از زن
میخخواهی مممشتی به ککلّت بزنم
که بیفتد مممغزت ممیان ددهن
پیر گفتا وووالله که معلومست این
که که زادم من بیچاره ز مادر الکن
هههفتاد و ههشتاد و سه سالست فزون
گگگنگ و لالالالم به خخلّاق زَمَن
طفل گفتا خخدا را صصصدبار ششکر
که برَستم به جهان از مملال و ممحن
مممن هم گگگنگم مممثل تتتو
تتتو هم گگگنگی مممثل مممن
(قاآنی، ۱۳۶۳: ۷۹۷)
در این قطعه، قاآنی بامهارتی کمنظیر، تکرار حروف آغازین واژگان را بهگونهای در بافت عروضی جایداده که نهتنها وزن شعر حفظ شده، بلکه لکنت زبان دو شخصیت نیز بهطرز خلاقانهای بازنمایی شده است. این تقلید گفتار، هم جنبه طنز دارد و هم نوعی نمایش زبانی است که در ادبیات فارسی کمتر سابقه دارد.
یکی دیگر از نمونههای نادر اینچنین، «لالیه» انوری است. شفیعی کدکنی، شمیسا و … معتقدند که قاآنی در سرودن گنگیهاش، تحت تأثیر لالیه انوری بوده. شمیسا نمونههایی چند از استقبالهای قاآنی از انوری را برشمرده است. این بیت از قاآنی هم، خود اعترافگونهای است:
ز استادان دیرین با دو کس زورآزما گشتم
نخستین؛ انوری آنگه، حکیم عصر خاقانی (همان: ۶۵۸)
لالیه انوری
گویند که در طوس، گَهِ شدّت گرما
از خانه به بازار همیشد زنکیِ لال
بگذشت، به دکّانِ یکی پیرِ حصیری
بر دل بگذشتش که: «اگر نیست مرا مال
تا چون دگران نَطْع خَرَم بهرِ تَنَعُّم
آخر نبود کم ز حصیری به همه حال»
بنشست و یکی کاغذکی چَکسه برون کرد
حاصل شده از کُدیه به جو جو، نه به مثقال
گفتا: «دَدَدَه گزِ حَصصیری سره را چند؟
نی از لُلُلُخ و از کَکَنَب، وز نَنَنَ نال.»
شاگردِ حصیری چو ادایِ سخنش دید
گفتش: «برو ای…. چونین به سخن زال
تدبیرِ نمد کن، به نمدگر شو ازیراک
تا نرخ بپرسی تو، به دیماه رسد سال
جانِ من و آن وعدهی نَطعِ تو همین است
از بس که زنی قرعه و گیری به ادا فال
هان، بر طبق عرض نهم حاصلِ این ذکر
هین! در ورقِ هَجو کشم صورتِ این حال»
(انوری، ۱۳۷۶: ۶۰۲–۶۰۳)
انصاف این است که قاآنی با تقلید گفتار کودک و پیر، طنز موقعیت و شخصیتپردازی نمایشی خلق میکند و در مقایسه با انوری، شعری جذابتر، هنریتر و نمایشیتری آفریده است.
منابع:
انوری ابیوردی (۱۳۷۶). دیوان، با مقدمه سعید نفیسی، به اهتمام پرویز بابایی، تهران: نگاه.
قاآنی شیرازی (۱۳۶۳). دیوان حکیم قاآنی شیرازی، با مقدمه و تصحیح ناصر هیری، تهران: گلشائی.
زبان اَلکَنان: بررسی و تحلیل مقایسهای دو سرودهی انوری و قاآنی، محمدحسین کرمی و دیگران، کهننامه ادب فارسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال ششم، شماره دوم، تابستان ۱۳۹۴، صص ۱۱۴-۹۷
محدثه عوضپور، شاعر و ویراستا
منبع: ایبنا