برگزیدن لهراسب به پادشاهی ازسوی کیخسرو با سایر افرادی که به پادشاهی رسیدهاند متفاوتاست اما ساختار داستان خاندان لهراسب با نام افراد متعددی از فرزندان و نوادگان او با سایر بخشهای شاهنامه یکساناست. باتوجهبه زیرساخت اساطیری شاهنامه بیشتر روایات و داستانهای آن از ژرفساختی اسطورهای برخوردار است، ازاینروی عناصر و ساختار داستان خاندان لهراسب در شاهنامه باتوجهبه روابط میان آنها بررسي شده است. بهگونهای که بتوان تفاوت نحوۀ بهقدرترسیدن شخصیتهای این خاندان را در مقایسه با شاهان دیگر در شاهنامه بهجهت گذار به دورۀ تاریخی موردِ بررسی قرارداد. فرض اصلی ایناست که افراد خاندان لهراسب براساس آیین پاگشایی، جنبههایی از پاگشایی یک شخص هستند. در این پژوهش، عناصر و ساختار داستانهای مربوطبه خاندان لهراسب در شاهنامه نظیر عزیمت گشتاسب به روم، هفتخان اسفندیار، فرستادن اسفندیار به زابل از سوی گشتاسب، مرگ اسفندیار و آموزش بهمن نزد رستم، سبب تشابه برخی اجزای داستانها و ارتباط شخصیتهای این خاندان است. نتیجۀ این پژوهش نشانمیدهد ساختار داستان خاندان لهراسب مبتنیبر آیین پاگشایی یا آشناسازی است. شیوۀ رسیدن لهراسب به قدرت مبتنیبر پاگشایی نیست اما شکل پاگشاشدۀ وی گشتاسب است.
مقالاتي كه تا به حال از سوی ایشان ارائه شده است:
-بررسی آراء و آثار ناشناخته برخی از ايران شناسان روس در باب ادبيات فارسی
– ساختار پاگشايی در داستان خاندان گشتاسب