خلاقیت مفهومی نوظهور در گستره ی وسیع تحقیقات علمی نیست بلکه از دیرباز ذهن اهالی علم و اندیشه را به خود مشغول داشته است. به طور کلی، نظریه پردازان، ﺧﻼﻗﯿـﺖ را فرایندی شناختی جهت تلفیق اﻧﺪﯾﺸـﻪ ﻫـﺎی بکر و دستیابی به رهیافت های جدید تعریف کرده اند که وسیله ای برای نوآوری است. به واقع، ﻧﻮآوري محصول نهایی خلاقیت است و ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺟﻨﺒﻪ عملی دارد. اگرچه، خلاقیت ثانیه به ثانیه زندگی بشر را در ابعاد مختلف تحت تاثیر قرار می دهد در این مختصر به جایگاه این گوهر گرانبها در فرایند انجام مطالعات تحقیقاتی در دانشگاه های ایران و در رشته های علوم انسانی پرداخته ایم.
بدون تردید، آنچه باعث ارتقای کیفیت بروندادهای نظام های آموزشی می شود، خلاقیت و نوآوری است که به طور خاص در حوزه پایان نامههای ارشد و دکتری نمودار می شود. خلاقیت و نوآوری در پایان نامهها به معنای نوآوری در انتخاب موضوع با تمرکز بر شکافهای علمی، ریسک پذیری در طرح سوالات تحقیق و مهم تر از همه انتخاب روش تحقیق نوآورانه و مدلهای پژوهشی نوین و بومیسازی موضوعات در چارچوب جامعه یا محیطی خاص است.
بر اساس تحقیقات انجام شده، در سالهای اخیر، دانشجویان در خصوص ضرورت و اهمیت “مرور تحقیقات پیشین” بسیار آگاهانه تر عمل کرده اند و خلاقیت و تلاش قابل توجهی در انتخاب موضوع تحقیقات خود داشته اند. تعاملات علمی میان دانشجویان دانشگاه های مختلف به دلیل برگزاری همایش ها و کنفرانس های علمی متنوع بیشتر شده است که خود گامی در جهت همکاری و همفکری های موثرتر است.
با این وجود، همچنان نوآوری در استفاده از “روشهای خاص تحقیقی” کشف نشده و یا به درستی در نگارش پروپوزال و پایان نامه برجسته نمیشود، که این باعث کاهش ارزش علمی پژوهش در سطح بین المللی میگردد. به عنوان مثال گراندد تئوری و یا نظریه داده بنیاد به عنوان روش تحقیقی کیفی که به استخراج و توسعه نظریه ها بر پایه تحلیل سیستماتیک داده های گردآوری شده می انجامد به ندرت در پایان نامه ها به کار رفته که عدم شناخت کافی از روشهای نوین و کاربردی تحقیق را می رساند. ادبیات تطبیقی به عنوان شاخه ای از نقد ادبی و سنجش تاثیرات متقابل ادبیات کشورها و جوامع مختلف پررنگ تر شده است اما هنوز جای کار دارد و لزوم توسعه تفکر انتقادی در میان دانشجویان علوم انسانی را نشان می دهد. همکاریهای بینرشتهای که خود عامل مهمی در ارتقای عملگرایی و کاربردی کردن نتایج پژوهش به منظور رفع نیازهای جامعه یا بازار هدف است کمتر به چشم می خورد و همه این ها در حالی ست که ظرفیت های علمی دانشجوها و دانشگاه های کشور بسیار بالاست.
اگرچه در سالهای اخیر ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺍﺕ گسترده ﺍی ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ میان دانشگاه ها و بازار وجود داشته است اما هنوز ﻋﺪﻡ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ بخش های خصوصی صنعتی و غیرصنعتی به واحدهای دانشگاهی به چشم می خورد. این مساله برگزاری دوره های آموزشی جامع، مدون و پایدار را می طلبد که با تمرکز بر “مفاهیم نوین روش شناسی و اصول تحقیق” روند پژوهش را تسهیل و کیفیت تولیدات علمی و کاربردی را بهبود ببخشد. علاوه بر این، می بایست توجه داشت که کار تحقیقاتی یک فرایند انفرادی نیست بلکه حمایت ارگان ها و نهادهای وابسته را می طلبد. در این راستا، تعدادی از واحدهای دانشگاهی در حمایت از دانشجویان و اساتید به ﺗﺨﺼﻴﺺ ﺑﻮﺩﺟﻪ پژوهشی ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی مربوط به نهاد صنعتی مورد هدف مبادرت ورزیده اند. ساختار این طرح به این صورت بوده است که بر اساس عقد قرارداد با بخش صنعتی، دانشگاه ﺑﺪﻭﻥ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻫﻴچ مبلغی ﻃﺮﺡ ﺭﺍ ﺍﺟﺮﺍ ﻭ ﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎی ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺤﻞ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﺍﺕ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ دانشجو و یا استاد پرداخت نموده و پس از نتیجه دادن ﻃﺮﺡ، ﻫﺰﻳﻨﻪ کلی ﻃﺮﺡ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﺗﻮﺍﻓﻖ قبلی ﺑﻪ دانشگاه ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺻﻨﻌﺖ پرداخت می گردد. استمرار در توسعه دستاوردهای علمی ارزشمند، نظام مند و کاربردی نیازمند استمرار در حمایت های هدفمند و نظام مند است که در سایه همکاری میان نهادهای مختلف دانشگاهی، بنیادهای پژوهشی و واحدهای صنعتی و پیگیری ها و تلاش های بی وقفه ی اساتید و دانشجویان امکان پذیر است.
دکتر الهام امینیایی