یادداشتی از علی اصغر بشیری-پژوهشگر ادبیات فارسی-؛
ملک الشعرای بهار در چند مورد از پروین اعتصامی یاد کرده است. دو بار در اشعارش که حاوی دو قطعهاند، به پروین اشاره کرده و دو مورد دیگر نیز در نقد و بررسی شعر پروین در دو جستار متفاوت شعر پروین را بررسی کرده است. در این یادداشت چهار شعر و یادداشت بررسی می شود.
اهمیت این بررسی در این است که بهار خود از شاعران و منتقدان طراز اول ادبیات معاصر است و به خصوص که هم عصر پروین نیز بوده است. بهار با پدر پروین دوست بوده و هر دو در دوره هایی نماینده مجلس نیز بوده اند. گفته شده که بخشی ازتربیت ادبی پروین نیز در خدمت بهار بوده است. روابط دوستی بهار و یوسف اعتصامی و تأثیر و تأثر این دو ازهمدیگر خود می تواند موضوع پژوهشی مستقل باشد. برای نمونه یوسف اعتصامی در ابتدا مجلۀ بهار را تأسیس کرد؛ بعدها که بهار نیز مجله ای بهنام بهار را تأسیس کرد، به گفتۀ برخی منابع، بهار این کار خود را به تأثیر از مجلۀ یوسف اعتصامی دانسته است.
چهار مورد اشارۀ بهار دربارۀ پروین بدین قرار است:
الف) مقدمۀ بهار بر دفتر شعر پروین
بهار در جریان کار ادبی پروین اعتصامی بوده و زمانی هم که دفتری از شعر او منتشر شده، مقدمه ای نیز بر آن نوشته که بعدها در دیوان های پروین بارها منتشر شده است. در این مقدمه بهار، به تقلید از نثر دیباچۀ گلستان سعدی و با کلماتی مسجع، به تعریف از شعر پروین پرداخته و اشعار او را ستوده و برخی از ویژگی های اشعار پروین را نیز بیان کرده است. برخی از نقل قول های بهار در این مقدمه بارها از سوی منتقدان ادبی دربارۀ پروین اعتصامی در منابع تحقیقی آمده است.
ب) نقدی بر اشعار پروین از منظر سبکشناسی
گویا دستنوشت های ناتمام از بهار دربارۀ سبک اشعار پروین اعتصامی وجود دارد که آقای محمد گلبن، در ضمن مقاله ای با عنوان «پروین اعتصامی از نظر بهار شعر» در پیام بهارستان در سال 1388 منتشر کرده است. در این دستنوشتۀ کوتاه، بهار نخست به نقد و توصیف قطعات و قصاید پروین پرداخته و سپس سبک شعری پروین را در پاراگرافی کوتاه نقد کرده و پس از آن نیز مفردات و ترکیبات شاعر، خطاب های شاعر و مسامحات معنوی پروین را بررسی کرده است. در این بخش البته از لحن تمجیدی بهار که در مقدمه از آن سخن گفتیم چندان خبری نیست و بیشتر نقد علمی مدنظر بوده است.
ج) تعریضی به کسی با اشاره به پروین
بهار در قطعه شعری که گویا در جواب به تعریض کسی سروده و او را هجو کرده و از خود نیز ستایش کرده، در پایان شعر اظهار می کند:
برای خاطر پروین و اعتصام الملک
من و رشید و دگر خلق را نباید کشت
د) قطعه شعری که بهار پس از مرگ پروین سروده است
پس از مرگ پروین اعتصامی که در سنین جوانی رخ داد، بسیاری از شاعران در مرثیۀ او شعر سرودند و بهار نیز قطعه ای در مرثیۀ پروین سرود. در این قطعه شعر بهار هم تأسف خود را از مرگ پروین اعلام می کند و هم اینکه هنرهای شعری پروین را مجدداً گوشزد می کند. ساختار روایی شعر به گونه ای است که به نوعی روحیات و زندگی پروین را نیز به طور مختصر به تصویر کشده است.
نهفته روی به برگ اندرون گلی محجوب
ز باغبان طبیعت ملول و غمگین بود
ز تاب و جلوه اگر چند مانده بود جدا
ولی ز نکهت او باغ عنبرآگین بود
ز اوستادی خورشید و دایگانی ماه
جدا به سایۀ اشجار فرد و مسکین بود
نه با تحیت نوری ز خواب برمیخاست
نه با فسانۀ مرغی سرش به بالین بود
فسرده عارض بیرنگ او به سایه ولیک
فروغ رونق او شهرت بساتین بود
به جای چهره فروزی به بوستان وجود
نصیب او ز طبیعت وقار و تمکین بود
چگونه چهره فروزد تنی که که سوزی داشت
چگونه جلوه فروشد تنی که خونین بود
ز ازدحام هواها مصون که بر گردش
ز دورباش حقیقت مدام پرچین بود
چه غم که بر سر باغ مجاز جلوه نکرد
گلی که از نفسش طبع دهر مشکین بود
به خسروان سخن ناز اگر فروخت رواست
شکرلبی که خداوند طبع شیرین بود
کسی که عقد سخن را به لطف داد نظام
ز جمع پردگیان بی خلاف پروین بود
جلیس بیت حزن شد چو یوسفش کم گشت
غم فراق پدر هر چه بود سنگین بود
به نوبهار حیات از خزان مرگ به باد
شد ان گلی که نه در انتظار گلچین بود
اگر چه آرزوی زنگی ببرد به گور
ولی به زندگی امیدوار و خوش بین بود
اگر چه حجلۀ رنگین به کام خویش نساخت
ولی ز شعر خوشش روی دهر رنگین بود
ندیده کام زندگانی جوانه مرگش کرد
سپهر پیر که با اهل معنی اش کین بود
شکفت و عطر برافشاند و و خنده کرد و بریخت
نتیجۀ گل افسرده عاقبت این بود
منابع
1- دیوان پروین اعتصامی، با مقدمۀ ملک الشعرا بهار، به کوشش: حسن احمدی گیوی، تهران: انتشارات قطره، چاپ ششم: 1386.
2- «پروین اعتصامی از نگاه بهار شعر»، محمد گلبن، پیام بهارستان، زمستان 1388، صص: 107 – 112.
3- «بررسی جایگاه و خدمات میرزا یوسف خان اعتصام الملک (اعتصامی) به دو ادب فارسی و عربی»، ناصر محسنی نیا-رضا میرزایی، مجله ادب عربی، بهار و تابستان، 1392. صص: 193- 212.
4- دیوان ملک الشعرای بهار، نشر نگاه، چاپ اول، تهران 1387، ص 1069.