پژوهشگر حوزه ادب و تاریخ آذربایجان در گفتوگو با ایبنا مطرح کرد:
به گزارش
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «روز شعر و ادب فارسی» یک خط فاصله و «روز بزرگداشت استادسید محمدحسین شهریار» عناوینی است که از سال ۱۳۸۱ در تقویم رسمی کشور و در روز ۲۷شهریور به چشم میخورد. روزی که در واقع روز درگذشت این شاعر تبریزی است با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز ملی شعر و ادب، نامیده شده است.
محمد طاهری خسروشاهی پژوهشگر که به تازگی به پاس تلاش در حوزه تاریخ و ادبیات آذربایجان در جشنواره شهریار تقدیر شد، در گفتوگو با
ایبنا گفت: در سالهای اخیر، برگزاری همایش و برپایی محافل سخنرانی درباره شعر و شخصیت شهریار، کم نبوده است؛ اما همایشهای منسجم و نظاممند و مقالاتی که مبتنی بر اصول نقد ادبی و شناخت شعری باشد، بسیار کم بوده است. در عین حال، از همان سالهای جوانی و شروع شاعری شهریار، داستانهای برساخته درباره او، در میان مردم، بر سر زبانها افتاده و ناگزیر، حلقهای از شیفتگان و بدخواهان، پیرامون او شکل گرفته است.
پژوهشگر موسسه تحقیقاتی علوم انسانی و اسلامی دانشگاه تبریز درباره جایگاه شهریار در میان شاعران معاصر عنوان کرد: اگر گواهی آمار و ارقام حوزه نشر را بپذیریم، در میان شاعران دوره بیداری، شهریار از حیث آوازه و محبوبیت، همانندی ندارد. او برخلاف بسیاری از گویندگان معاصر، که اغلب در سالهای پایانی حیات شاعری، به شهرت رسیدهاند، از همان دوره جوانی، همواره بلندآوازه زیسته و هرگز گستره نفوذ مردمیاش، در فراز و فرود رخدادها و دگرگونیها، کاستی نگرفته است. بر این موقعیت ممتاز شاعری، باید آوازه بلند او، در آن سوی مرزها را هم اضافه کرد. نام شهریار، نه تنها در جغرافیای وسیع شعر فارسی، بلکه در میان ترکزبانان جهان، به ویژه ترکیه و قفقاز هم آشناست. حتی در سالهایی که دیوار آهنین کمونیسم، بر قفقاز کشیده شده بود، شعر شهریار، همچنان در آن دیار، طنینانداز بود.
طاهری خسروشاهی درباره اشعار ترکی شهریار و اقبال مردم آذربایجان از این اشعار گفت: آنچه شهریاریِ بلامنازع و بیهمتای او را بر اریکه شعر معاصر مسلم میکند، تسلط و تبحر او، در هر دو زبان فارسی و ترکی است. راز عمده محبوبیت شهریار، که البته خود شگفت داستانی در طول تاریخ ادبیات این سرزمین است، درهمین نکته نهفته است که او در هر دو زبان فارسی و ترکی شاهکار آفریده است. گذشته از غزلیات شورانگیز فارسی شهریار، با انتشار منظومه «حیدربابا» به زبان مادری شاعر، حادثهای مهم در ادبیات آذربایجان رخ داد؛ شاعری که پیش از این توانایی خود را در سرودن انواع شعر فارسی، اثبات کرده بود، حالا کوه بینام و نشان «حیدربابا» را وارد زبانها ساخته و قله آن را بر سرفرازی سهند و سبلان برتری داده است. استقبالهای گسترده از «حیدربابا» و ترجمههای متعدد آن به زبانهای مختلف، گوشهای از محبوبیت فرامنطقه ای شاعر این منظومه است.
وی در ادامه به جایگاه و نقش سرودههای دینی و مذهبی شهریار اشاره کرد و افزود: در بحث پیرامون جایگاه ادبی شهریار، نباید نقش بسیار مهم سرودههای دینی او را انکار کرد. راز عمده موفقیت شهریار در سرودن آثار مذهبی، این است که وی این اشعار را از عمق دل و سویدای جان سروده و مشتی حرف و کلمه را به دنبال هم و در لباس نظم و قالب اصطلاحات عروض و قافیه، مرتب نکرده است.
برگزیده چهارمین دوره جایزه نشان ادبی شهریار ، ایران و میهندوستی را یکی از صفات بارز این شاعر نامآور تبریزی خواند و اضافه کرد: شهریار تا زنده بود، همچنان عشق به ایران را در جان و دل داشت و از ذکر سرافرازیهای مام میهن و تاریخ پرشکوه و والایش، در شور و شعف زنده بود، همچنان عشق به ایران را در جان و دل داشت و از ذکر سرافرازیهای مام میهن و تاریخ پرشکوه و والایش، در شور و شعف میآمد. او آذربایجان را جزو جداییناپذیر ایران میدانست. شهریار هیچگاه، خود را بدون ایران و ایران را بدون اجزای ارجمند آن که همانا اقوام مختلف ایرانی است، احساس نمیکرد. هرگاه چکامهای به نام ایران به خاطرش میآمد، آذربایجان را به وفاداری به ایران توصیه میکرد. شهریار با بازتاب این احساس لطیف و حقیقی، علاقه وصفناپذیر خود به وطن را آشکار ساخته و البته میان این احساس لطیف، با عقاید افراطی و ناسیونالیسم، تفاوت ماهوی برقرار ساخته است. احساس میهندوستی شهریار، از نوع «حبُ الوطن من الایمان» است. به عبارتی، ستایش سرزمین، یک نمود آرمانی است و این نمود برای شهریار دارای ارزشی ذاتی است.

طاهری خسروشاهی در پایان گفت: استقبال عمومی از دیوان شهریار، بشارت دهنده این حقیقت است که پیوند ذوقی و عاطفی ایرانیان با شعر و ادب اصیل، ناگسستنی و پیمان جاویدان بین روح و شعر مردم این دیار، ناشکستنی است و تا زمانی که سفینه حافظ و سعدی و شهریار را چون کاغذ زر میبرند، میتوان یقین داشت که آتشی که نمیرد همیشه و همچنان فروزان است.
گفتنی است محمد طاهری خسروشاهی، در سالهای گذشته تحقیقات قابل توجهی در حوزه ادبیات و تاریخ آذربایجان به ویژه تکریم و بزرگداشت مفاخر این دیار داشته است.
از جمله آثار و تالیفات تحقیقی او در این حوزه میتوان به کتابهای: فصلهای تاریکی(بررسی تحلیلی بازتاب جنگهای ایران و روس در شعر عصر قاجار)، مرغ صبحخوان(مقالاتی در بررسی منظومه فکری استاد شهریار)، چراغ جان(مهمترین تحقیقات متاخران درباره شیخ محمود شبستری)، خلوتنشین گنجه(بررسی تحلیلی منظومههای نظامی گنجهای)، سایه سرو سهی(یادنامه استاد منوچهرمرتضوی)، با قافله شوق(ارجنامه محمدعلی موحد)، این گونه ماندگار (یادنامه استاد اسماعیل رفیعیان)، اینگونه ماندگار (یادنامه استاد اسماعیل رفیعیان)، مردان بیادعا ( شرححال سرداران شهیدآذربایجان؛ از قاجار تا دوره معاصر)، پیرگلرنگ (یادنامه مصحح فقید دیوان حافظ؛رشید عیوضی تبریزی) و ... اشاره کرد.