سه شنبه 18 مرداد 1401
Toggle navigation
خانه
درباره کنگره
ضرورت و اهميت اجراي جشنواره
بخشهای جشنواره
شيوه و مراحل داوری
فرایند انتخاب آثار
اعضای کمیته علمی
اعضای شورای سیاست گذاری
اعضای کمیته علمی
اعضای کمیته داوری
اعضای کمیته اجرایی
اعضای کمیته خبری
شیوه نگارش مقاله
گزارش کتاب
گالری تصاویر
پایان نامهها
تماس با ما
لینک تست
زیر مجموعه تست
اخبار
گزارش
مصاحبه
خبرنامه
فصلنامه ها
تازهای کتاب
انتشارات
کارگاهای آموزشی
کارگروها
نشست ها
گالری تصاویر
عضویت
فرم ها
آرشیو مطالب
اعضای هیئت رئیسه
مشاهیر آذربایجان
شعر روز
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
تاريخ:بيست و چهارم شهريور 1399 ساعت 11:27
|
کد : 113
|
مشاهده: 706
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار
اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
شور فرهادم بپرسش سر به زیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا
ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا
در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا
شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر
این سفر راه قیامت میروی تنها چرا
https://bonyadshahriyar.ir/News/1/113
آدرس ايميل شما:
آدرس ايميل دريافت کنندگان
Sending ...
طراحی و توليد نرم افزار :
نوآوران فناوری اطلاعات امروز