حبیب ساهر
تاريخ : نوزدهم آذر 1399 ساعت 10:40   کد : 127
حبیب ساهر
 
حبیب ساهر، شاعر، داستان‌نویس و مترجم ایرانی، که او را با عنوان پدر شعر نو ترکی آذربایجانی یاد می‌کنند.

حبیب ساهر، در اردیبهشت ماه ۱۲۸۲ شمسی درتبریز به دنیا آمد، پدربزرگ وی مدتی قبل همراه با خانواده از روستای «ترک» میانه به تبریز مهاجرت کرده بود. پدرساهر "میر قوام" در آشوب‌های داخلی شهر تبریز در روزهای پیروزی انقلاب مشروطیت در سنگر سرخاب کشته شد، کودکی حبیب در فقر گذشت. تحصیلات مکتبی‌اش را در شاگردی ملائی طی کرد دوران دبیرستان را با استاد شهریار هم مدرسه شد و به گمان بسیاری، منظور شهریار از «شهریارا بی حبیب خود نمی‌کردی سفر»، ساهر بوده است. بعد از دوران دبیرستان و مراودت ادبی با شهریار، به کردستان رفت.

اودر سال 1306 برای کسب تحصیلات عالی به استانبول رفت و در سال 1312 موفق به اخذ لیسانس جغرافیا شد. ساهر پس از 6 سال زندگی در استانبول عازم باکو شد و پس از مدتی به تهران رفت. وی در اداره معارف تهران به عنوان معلم استخدام شده و در سال1313برای تدریس جغرافیا به زنجان فرستاده می‌شود، به دلیل تدریس به زبان مادری کودکان در زنجان(ترکی) و عدم توجه به تذکرات، ساهر به مازندران تبعید می‌شود، در مازندران به دلیل ابتلا به مالاریا به تهران بازگردانده می‌شود، بعد به قزوین رفته ودر نهایت در تبریز مشغول تدریس میشود، بعد سال 1320 و سقوط خفقان رضاشاهی فعالیت‌های فرهنگی و ادبی فراوانی در ایران و مخصوصاً آذربایجان شروع می‌شود، ساهر هم به نوبه خود فعالیت‌های ادبی خود را گسترش داده و تعدادی از کتابهای خود را پخش می‌کند. در دوره ی حکومت پیشه وری در تبریز، حبیب ساهر کتاب‌های درسی را به ترکی نوشت، اواخر سال1325 وبعد از بازگشت استبداد سیاه شاهنشاهی پهلوی به آذربایجان، ساهر را از تبریزش جدا کرده و به اردبیل تبعید می‌کنند، ساهر سیاه بختی خود و همزبانانش را اینگونه با زبان شعر بیان می‌کند:

بیزه یاد کابوسو باخ کؤلگه سالیب

بو اؤلومدور، بو اؤلوم کؤلگه سیدیر!

یاد دیلی اؤلسا دا خوش سسلی، یئنه

بیزجه ارباب سسی، جلاد سسیدیر...

خانلیغین باخما دونو قیرمیزیدیر

او بویا، ائل اوبانین آل قانیدیر

او بیزیم وارلیغیمیزلا دؤیوشور

او بیزیم شئعریمیزین دوشمانیدیر...

ساهر در اردبیل به معلمی می‌پردازد و بدون توجه به تحت نظر بودنش مجموعه شعر فارسی با نام "اشعار جدید" را در نسخه‌های محدودی پخش می‌کند، پس از 3 سال زندگی در اردبیل باردیگر به قزوین فرستاده می‌شود ودر آنجا مشغول تدریس می‌گردد، در همان سالها کتاب‌های ترکی «کؤوشن» و «لیریک شئعرلر» بصورت پنهانی پخش می‌کند، پس از آن هم کتابهای شعر فارسی «خوشه ها»، «اساطیر» و «اشعار برگزیده» راپخش می‌کند، ساهر پس از 13 سال زندگی در قزوین به تهران منتقل شده و تا پایان عمر در تهران زندگی می‌کند، وی در تهران کتاب‌های «کتاب شعر1»، «کتاب شعر2»، «میوه‌ی گس»، «نمونه‌هایی از ادبیات منظوم ترک»، «سحر ایشیقلانیر» را پخش می‌کند، بعد از انقلاب شعرهای بسیاری از ساهر در مجله‌های منتشره در تبریز، زنجان، تهران و... چاپ می‌گردد، اما متأسفانه به گفته خودش بسیاری از آثار وی هیچگاه چاپ نشد...

اکنون در دانشکده‌های ادبیات ترکیه و جمهوری آذربایجان، دانشجویان دوره‌های عالی ادبیات ترکی، برای فارغ‌التحصیل شدن، باید در کنار سایر دروس خود، درسی سه واحدی به نام «ساهر شناسلیق» را هم بگذرانند. ظرایف ادبی اشعار ترکی ساهر، همچون «حیدربابایا سلام» شهریار، آن چنان گسترده و غنی است، که تاکنون قریب ۶ موضوع پایان نامه دوره دکترا و کارشناسی ارشد را به خود اختصاص داده است

حبیب ساهر در ۲۴ آذر ۱۳۶۴ هجری شمسی، در تهران در گذشت. آرامگاه وی در بهشت زهرای تهران واقع شده‌است.


بیزیم تورکو شیرین دیل دیر

آنا گولدور، بیر گون سولار

آنا دیلى شیرین اولار

بیزیم تورکو شیرین دیلدیر 

خوش صدالى، زنگین دیلدیر

دیل گونشدیر، ایشیق ساچار

آزادلیغا قاپى آچار

یادین دیلى بویوندوروق

بیر گئچیددیر بوروق بوروق

بویوندوروق خالقى بوغار

گئچیدلرده قولدور سویار

قوى یادلاشسین سئناتورلار

خالقى سویان تاجیر، توججار

یالتاق شاعیر یولون آزسین

تکجه فارسى غزل یازسین!



***



بولود آردی شیمشک چاخار،

اریر قارلار، سولار آخار،

داغ آردیندان گۆنش گۆلر،

اولار باهار، اولار باهار...


***



گۆن ساچلارین سویا تؤکر،

اؤزون گؤروب، سودا گۆلر!

گؤیدن ائنیب، اینسانلارا

او دۆنیادان خبر وئرر...





***





آی قیزیل گۆن، قیرمیزی گۆن

داغلار آرا، نه‌لر گؤردۆن؟

درین ـ درین کؤلگه ده سن

نه‌لر گؤردۆن، آی قیزیل گۆن؟